علم و معرفت

می اندیشم . پس هستم

علم و معرفت

می اندیشم . پس هستم

به پاس گرامیداشت 26آذر روز وفات مولانا



              *آخرین سروده حضرت مولانا در بستر مرگ* ؟
رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن

ترک من خراب شبگرد مبتلا کن

ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها

خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن

از من گریز تا تو هم در بلا نیفتی

بگزین ره سلامت ترک ره بلا کن

ماییم و آب دیده در کنج غم خزیده

بر آب دیده ما صد جای آسیا کن

خیره کشی است ما را دارد دلی چو خارا

بکشد کسش نگوید تدبیر خونبها کن

برشاه خوبرویان واجب وفا نباشد

ای زرد روی عاشق تو صبر کن وفا کن

دردیست غیر مردن کانرا دوا نباشد

پس من چگونه گویم کین درد رادواکن

در خواب دوش پیری در کوی عشق دیدم

با دست اشارتم کرد که عزم سوی ما کن

گر ا‍‍ژدهاست بر ره عشق است چون زمرد

از برق این زمرد هین دفع اژدها کن

فقر

"میخواهم  بگویم
فقر  همه جا سر میکشد
فقر ، گرسنگی نیست ، عریانی  هم  نیست
فقر ، چیزی را  " نداشتن " است ،

ولی  ، آن چیز پول نیست .

طلا و غذا نیست 
فقر  ،  همان گرد و خاکی است که بر

کتابهای فروش نرفتهء

 یک کتابفروشی می نشیند
فقر ،  تیغه های برنده ماشین بازیافت است ،‌

که  روزنامه های برگشتی را
خرد میکند فقر ،

کتیبهء سه هزار ساله ای است

 که روی آن یادگاری نوشته اند
فقر ، پوست موزی است

که از پنجره یک اتومبیل

به خیابان انداخته میشود

فقر ،  همه جا سر میکشد

  فقر ، شب را " بی غذا  " سر کردن نیست ..
   
فقر ، روز را  " بی اندیشه"  سر کردن است"


"
دکتر شریعتی"

16آذر گرامی باد

روز دانشجو بر همه عزیزان دانشجو مبارک

امید و اراده

امید دارویی است که شفا نمی دهد بلکه درد را قابل تحمل می کند.



این فیلم (سخنرانی)را حتما ببینید برای دانلود روی دریافت فایل در زیر کلیک کنید

                        

                                                                             دریافت فایل

چون زلف توام جانا در عین پریشانی        

    چون باد سحرگاهم در بی سر و سامانی

من خاکم و من گردم من اشکم و من دردم   

     تو مهری و تو نوری تو عشقی و تو جانی

خواهم که ترا در بر بنشانم و بنشینم       

     تا آتش جانم را بنشینی و بنشانی

ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی    

        من چشم ترا مانم تو اشک مرا مانی

در سینه سوزانم مستوری و مهجوری   

     در دیده بیدارم پیدایی و پنهانی

من زمزمه عودم تو زمزمه پردازی     

       من سلسله موجم تو سلسله جنبانی

از آتش سودایت دارم من و دارد دل    

        داغی که نمی بینی دردی که نمی دانی

دل با من و جان بی تو نسپاری و بسپارم  

      کام از تو و تاب از من نستانم و بستانی

ای چشم رهی سویت کو چشم رهی جویت؟    

    روی از من سر گردان شاید که نگردانی


از : زنده یاد رهی معیری


اهمیت پایداری درراه هدف


 دستاوردهای ارزشمندزندگی همواره درپایان مبارزه

هاپدیدارمی شوندنه درآغاز.آن قدرقدرت پیش بینی

ندارم که بدانم چندقدم دیگربه هدف بیش نمانده

است .ممکن است درهزارمین قدم نیزباشکست

روبروشوم ویاموفقیت درپیچ بعدی باشدبنابراین

هرگزنخواهم دانست که چه اندازه به آن نزدیکم

مگرآن پیچ رانیزپشت سرگذارم .پس همواره گامی

دیگربه جلوبرخواهم داشت واگرکافی نباشدگامی

دیگروگامی دیگرتابه سرمنزل مقصودبرسم .اما براین

حقیقت واقفم که پیشروی گام به گام دشوارنیست

                                                           اگوستین مندینو