علم و معرفت

می اندیشم . پس هستم

علم و معرفت

می اندیشم . پس هستم

یه شبی زار وُ پریشان
در میخانه زدم
ز غم هجر وُ فراقش
می سوزد جان وُ تنم

گفتمش باز کن ساقیِ من
منم آن مطرب خوش
که شکسته سازِ دلم
که شکسته سازِ دلم
...

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد