علم و معرفت

می اندیشم . پس هستم

علم و معرفت

می اندیشم . پس هستم

آرمان خواهی یا آرزو




 آرزو  به معنی تلاش برای دستیابی به چیزهای محال است نه چیزهای سخت !  یعنی چیزهایی که رنگ حقیقت ندارند یا وجود خارجی نمیتواند داشته باشد  اما تنها  مایه دلخوشی اند شاید هم خیالات و اوهام و یا خوابهای خوش  ! این با داشتن هدف های خوب و بلند ولی سخت در زندگی و داشتن آرمان و آرمان خواهی بسیار تفاوت دارد .چیزی که این مسئله اتفاقا بسیار مثبت است ! به زعم دکتر سروش  آرمان خواهی حرفی منطقی است یعنی اینکه شما بر اساس عقل و تجربه های شخصی خود و دیگران احساس کنید به چیزهایی واقعی نیازمندید چیزهایی که  ممکن است  تحقق پیدا نکرده باشه ولی دستیابی به آن را در خودتان احساس میکنید و با یک توکل بر خدا و یاعلی برای رسیدن به آن برمیخیزید !

 ما باید از بین آرزو و آرمان یکی را انتخاب کنیم .  اگر واقعبین باشیم باید در زندگی هدف و آرمان خواهی داشته باشیم چون آرزو بخاطر طبیعت دروغش اساسا توان ما را از بین میبرد و ما را علیل بار می آورد ولی آرمان و هدف های بلند ولو اینکه این آرمان و هدف بزرگ و سخت باشند محرک و تلاش برانگیزند ( مثل رسیدن یک سیاه پوست به ریاست جمهوری آمریکایی که تا همین چند دهه پیش کاملا تبعیض  نژادی بود ولی مارتین لوترکینگ این آرمان را در بین سیاه پوستان جا انداخت !  گرچه ما کلمه ی    Dream  را که وی بکار برد به فارسی آرزو ترجمه کردیم ولی واقع مطلب این است که این یک آرمان بود نه یک رویا ! ) .

              

  بدون شک کسی که هدفهایی رو برای خودش در نظر نگرفته باشد شدیدا دچار روزمرگی و رخوت می شود و جامعه ای هم که هدف ها و آرمانهایی را  واقعا و نه بر اساس شعار برای همه ی افرادش و شهروندهاش در نظر نگرفته باشه و مردم رو هم ترغیب به مشارکت نکنه تبدیل به باتلاقی میشه که همه از تعفن پوچی و بی هدفی به جان هم می افتند !


در شکل فردی اش اما قضیه برای من می تواند خیلی جدی و تامل برانگیز باشد از خود میپرسم که هدفهای بعدی ام  چیست ؟ گرفتن مدرک یا داشتن شغل خاصی و بعد احتمالا تشکیل خانواده ای  !  چرا چون پدر و مادران ما و جد و آباد ما بیشتر از این عقل شان  تجربه نکرده به همین خاطر هم باور ندارند و تلاشی هم نکردند یک الگوی ذهنی مشترک یا اصطلاحا یک پارادایم برای خود در نظر گرفته اند و همه مسائل را صرفا از همان چارچوب محدود  می نگرند !  بقول دکتر سروش تعریف عقل هم یعنی مجموعه ی تجربه هایی که از خود و دیگران می اندوزیم ! و وقتی نسلهای قبل ما و خود ما تجربه های تازه ای نکرده باشند بنابراین عقل هم  بجای ستاره ها  و یا حتی تیرچراغ برق تا نوک بینی رو میبینه مثل وقتی که شما تصمیم میگیرد کاری رو بکنید که تا حالا کسی نکرده مثلا اگه بخواهید مشهد برید همه به به میکنند ولی اگه بگید میخواهید برید یک شب را در کویر بگذرانید موجی از تعجب و  اعتراض و اینکه بابا مگه دیوانه شدی شما را می بلعد ! ...

و این تفاوت ما با دیگران است که انها شجاعت تجربه های جدید رو بخودشون میدهند تا عقل شان زیادتر بشه و طبعا به دنبال اهداف و آرمانهای بزرگ میروند ولو با هزاران مشکل روبرو شوند .

  در عین حال آرزو با خیال فرق داره چرا که خیال پیش زمینه ی خیلی از هدفها و حقیقتهاست بقول معروف هرچیزی که در دنیای خیال ما آفریده میشه میتواند تحقق هم بپذیرد و حتی انگیزه ی خیلی از کارهای بزرگ باشه مثل شعر مثل هنر مثل حتی دستاوردهای علمی و فنی ولی این با آرزوهای بی منطق و صرفا ناشی از تنبلی و علیل شدن بسیار تفاوت دارد

نظرات 2 + ارسال نظر
تللنت شنبه 21 فروردین‌ماه سال 1395 ساعت 07:07 ب.ظ

خیلی خوبه

احمد سبزواری یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1401 ساعت 07:37 ب.ظ

سلام ممنون از توضیحات شما پیرامون فرق بین آرزو و آرمان استفاده کردم متشکر موفق باشید

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد