علم و معرفت

می اندیشم . پس هستم

علم و معرفت

می اندیشم . پس هستم

تلقی غلبه برهوای نفس از بیان شمس تبریزی

خلقی دیدم! ترسان و گریزان!

پیش رفتم. مرا ترسانیدند و بیم کردند که:

-زنهار، اژدهایی ظاهر شده است که عالمی را یک لقمه می کند!

هیچ باک نداشتم. پیش تر رفتم. دری دیدم زآهن پهنا و درازای آن در صفت نگُنجد فرو بسته! برو قفل نهاده، پانصد من! یکی گفت:

-در این جاست، آن اژدهای هفت سر! زنهار، گرد این دَر مگرد:

مرا، غیرت و حمّیت بجُنبید! بزدم و قفل را در هم شکستم.

درآمدم کرمی دیدم!

زیرش نهادم و فرو مالیدم در زیر پای و بکُشتم! (مقالات شمس)

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد